دلم میخواس گریه کنم...داشتن یه لباس اندازه میگرفتن هرکس یه تن میزد ک ببینه تنش چجوریه ب من ک رسید گفتن تو اصلا دستت همنگیر لباسه پاره میشه تو شبیه ......کلا ب شوخی میگفتن ولی من دلم شکست🙃من بخدا خیلیم تپل نیسم ولی نمیدونم در برابر کسی ک ۴۸ کیلوعه خب معلومه چاقی من ۷۰ کجا اون ۴۸ کیلو کجا..هوف خدا کنه منم لاغر بشم بشم انقد بخاطر این استرس نکشم
کاش منو بخاطر چاقی تحقیرم میکردن من 39 کیلوام بخدا مهرها کمرم و دنده هامشمرده میشن یه عدد لاغر استخونی 😢😢😢😢😢
❌لایک نکن❌فقط جواب ریپ مودبا رو میدم 🔴 🔴 جلوی میز کارتون یا میز تحریرتون یا توی نوت گوشیتون اینو بنویسید:"یه قانونی هست ک میگه:تو الان تو گذشتهی آیندتی پسجایی واسه پشیمونی نزار. ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…