ریشب با دوستامون رفتیم بیرون تو ماشین بودیم دوتا پسر ۱۷ ۱۸ ساله اومدم با موتور هی دنیال ما
سه تا دختر عقب ماشین بودیم سه تا پسر جلو
پسرا یه چیزی گفتن شوهرم و دوستاش شروع کردن فحشو فحش کشی ( هنوز در حال رانندگی بودیم )
بعد پسرا یه جای دیگه میخواستن برن داشتیم جدا میشدیم یهو افتادن دنبالمون دوست شوهرم ماشینو زد کنار
اخه ما گفتیم اینا سه تان اون پسرام دوتان و بچه ان هنوز
شیشه شوهرمم پایین بود لب پنجره نشسته بود