چندوقت بود همش گریه میکرد ک من داداش میخام
هر چندروز یبار یه گریه اساسی داشت
چون دوستم تازه زایمان کرده بود همش تعریف پسر اونو میکرد
اینقد گریه کرد ک باباش گفت پسرم باش مامان بره دکتر برات بیاره۰😐🤦🏻♀️
تابستون برا اندومتریوز ک سونو رفتم و دکتر زنان
باهام اومد اونجا همش زن حامله دید
از اون موقع خوشحاله ازم پرسید اومدی داداش دکتر بزاره تو دلت
منم گفتم اره
حالا ....