2777
2789

دل برد از من آخرش یک مرد معمولی

می سوزدم این روزها یک درد معمولی


شادم کنارش، سرخوشم، دیوانه ام، مستم...

با استکانی چای تلخ و سردِ معمولی


دزدیده با فکر و خیالش خواب راحت را...

از چشم هایم ساده این شبگردِ معمولی


افسانه می سازم به جای وامق و فرهاد...

در شعرهایم دیگر از یک فرد معمولی


تنها نه من، پائیز عاشق تر شده انگار...

شاعر شده از عشق برگِ زرد معمولی


در ناامیدی اتفاق افتاد اعجازش...

دل برد از من آخرش یک مرد معمولی


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

از باغ می برند چراغانی‌ات کنند

 تا کاج جشن های زمستانی‌ات کنند

پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار

تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

یوسف...به این رها شدن از چاه دل مبند

این بار می برند که زندانی‌ات کنند


ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی

شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند


یک نقطه بیش بین رحیم و رجیم نیست

از نقطه ای بترس که شیطانی‌ات کنند


آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه ایست که قربانی‌ات کنند

جوابم ز دنیا تو باشی اگر

ز دنیا سوالی ندارم دگر 

که من پاسخی چون تو میخواستم...

ولی تو نیستی وُ شِعرَم؛آسِمونش،ماه نداره.                           از اَشک یاس کوچه ها؛تا چشم کور از گریه ها.                       با یادِ عَطر تو زنده ان؛تاباز برگردی به خونه.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز