من نزدیک دو ساله که عاشق یک نفر تو محل کارم شدم
اما درمقابل شخصیت این آدم مجبور بودم تمام این دوسال رو نودم رو بی تفاوت نشون بدم و گاهیم زیر سنگینی نگاهاش ازش فرار میکردم، تازگیا متوجه شدم این ادم یک سال پیش میخواسته بیاد خاستگاریم که متاسفانه بنا به دلایلی نشد..
(جفتمون مذهبی هستیم اما اون درحد تیم ملیه)
تازگیا بهم درخواست فالو داد، با اینکه تو فالویینگاش یدونه دخترم نداره، منم درخواست دادم همو فالو کردیم، دیدم استوریامو لایک میکنه، یه شب حالم خوب نبود دیگه کم اورده بودم خسته شده بودم از صبر کردن، بهش از اینستا پیام دادم یه سوال مسخره درمورد محیط کاریمون ازش پرسیدم، اونم گفت نمیدونم از یکی دیگه بپرسید و جبهه گرفت که به من چرا پیام دادید ما نامحرمیم و... خلاصه منم برادر خطابش کردم و توپیدم بهش که سوتفاهم شده و..
فکنم فهمید ناراحت شدم، بعد اون یه استوری گذاشت که حجابتونو حفظ کنید، منم استوری گذاشتم قضاوت نکنید و..، اونم یه حدیث درمورد نامحرم گذاشت، منم یکی از استفتاعات اقا درمورد چت با نامحرم درصورت ضرورت گذاشتم، اونم دوباره یه حدیث دیگه گذاشت و بحث همینجا تموم شد..
الان خبری ازش نیست، من دلم خیلی براش تنگ شده، ۲ سال تحمل کردم، دیگه نمیتونم، الان این اقا بنظرتون به من حسی داره؟ پس چرا پیاممو پیچوند؟ اگرم نداره پس چرا وقت میزاره از طریق استوری باهام کل میندازه؟
چیکار کنم من عاشقشم😔