با خواهرشوهرم در مورد جاریم غیبت کردم میترسم بره بهش بگه چون دوست ندارم بفهمه انقدر برام مهم بوده و از طرف دیگه با هم خوبیم نمیخوام ناراحت بشه ی لحظه درد ودل کردم یه زری زدم خداییش اهل غیبت نیستم از دیروز که این حرفارو زدم نسبت به خودم احساس بدی دارم حرفایی که زدم راسته اونم پشت سرم پیش خواهرشوهرم حرف زدش منم عصبانی شدم به نظرتون چیکارکنم.
قبل حرف زدنتون به خواهرشوهرت ن نگفتین اینا راز بمونه دردودله؟؟؟؟
من مامانم گاهی وقتا از یکی خیلی عصبانی میشه میخواد با خاله م درمورد اون دردودل کنه اولش میگه بین خودمون باشه قصدشم میگه میگه من نمیخوام غیبت کنم فقط چون الان عصبانیم میخوام دردودل کنم همونجا که باهم حرف میزنن همونجا دیگه قضیه تموم میشه انگار نه انگار که حرفی زدن
نمیدونم واقعا کاش قبل اینکه بهش میگفتی فکر میکردی الان واقعا نمیدونم بگم چیکارکنی که به جاریتون نگه خیلی بده من خودم باشم تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینکه فقط دعا کنم تو ذهنش نمونه حواسش پرت شه چیزی نگه
به نظرتون نمیتونم ازش اتو بگیدم بگم توهم خیلی حرفا پشت سرش زدی و حتی گفتی حیف داداشم اگه بگی منم میگم و این حرفا ... ازت ناراحت میشه خواهرشوهرم خیلی پشت سرش غیبت کرد
به نظر من اون تو اولین فرصت که گیر بیاره به جاریم میگه به نظرتون اگه من اول بهش بگم که تو پشت سر من حرف زدی ونم عصبانی شدم و اونم پشت سرت حرف زده بهتر نیست اول من بهش بگم بپرسم چرا غیبتمو کردی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
