2777
2789
عنوان

اولین عید بدون مامان...

| مشاهده متن کامل بحث + 3147 بازدید | 91 پست
من خونه تکونی مامانمو میکردم‌چقققدر وقتی چشماشو میدیدم رضایتشو خیرببینی الهیشو میشنیدم وقتی میگفت بچ ...

😭😭😭😭😭😭

اشکم درومد....

چقدر سخته خداااایاااا


عشق یعنی زندگی با یاد تو

استارتر منو یاد خونه بابام انداختی . خونه بابام شمال هست منم تا هشت سال که بچه نداشتم هرسال که میرفتم خونه شون واسشون خونه تکونی میکردم چقدر پدر و مادرم خوشحال میشدن یادمه یه بار روی چهارپایه بودم داشتم پنکه سقفی رو پاک میکردم یهو بابام اومد پاهام بوسید گفت دخترم الهی خیر ببینی الان دوسال مادرم دیگه نیست منم چندسال بچه دار شدم و نمیتونم دیگه واسه بابام خونه تکونی کنم چه روزهای خوبی بود کاش بازم میتونستم تو خونه ای که بزرگ شدم کار کنم یادش بخیر 😔😔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

و همیشه حسرت این رو میخوریم که چرا صد خودمون رو براشون نذاشتیم ؟؟ واقعا کی بالاتر از مادر؟؟

من گذاشتم .من صد خودمو واسشون گذاشتم و به این مساله افتخار میکنم .همیشه مادرم میگف روزی بچه های توهم همینقدر تورو دوست خواهند داشت ‌.

خدارحمت کنه مادر نازنینتو اسی باخوندن تاپیک قلبم گرفت واشک ریختم من فردا انشاالله میرم پیش مامان بابام ولی اونام پیر وزمینگیرن دیگه رفتنم مثل قبلنا باذوق وشوق نیست دیدن بیماریشون بیمارم میکنه😢😢

اگر به هنگام سختی با تعجب از خود پرسیدید پس خدا کجاست !؟به یاد داشته باشید که همیشه یک معلم به هنگام گرفتن آزمون سکوت میکند💔💔 

مادر منم ۹ خرداد رفت لعنت به خرداد مادر منم بچم و ندید با اینکه دست میذاشت رو شکمم تکوناش و حس میکرد ذوقش میکرد اسمش صدا میزد 

هرجا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه... ای ترس تنهایی من ، اینجا چراغی روشنه 😔🌹
و همیشه حسرت این رو میخوریم که چرا صد خودمون رو براشون نذاشتیم ؟؟ واقعا کی بالاتر از مادر؟؟

همیشه فکر میکردیم فرصت هست... با خودمون می‌گفتیم ما سرمون شلوغه، اما در واقع ما هییییچ کاری نداشتیم بجز مادر... درست مثل من که حالا هیچ کاری ندارم بجز دخترم... درست مثل مادرم که دیر زمانی هیییچ کاری نداشت بجز پرداختن به من...

مادر یک فرشته آسمانی و نازنین دختری که هدیه خداست برای آرامش قلب سوخته ام
خدارحمت کنه مادر نازنینتو اسی باخوندن تاپیک قلبم گرفت واشک ریختم من فردا انشاالله میرم پیش مامان باب ...

حداقل کمکشون کنین، به قول خودتون زمینگیرن الان به شما نیاز دارن

هرجا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه... ای ترس تنهایی من ، اینجا چراغی روشنه 😔🌹

مادر بزرگ‌ من ۹۰ سالش بود فوت شده دو ماهه.مامانم مثل دختر بچه های کوچیک زار میزنه،داغوووووون شده.

هر چند ۴۵ ساله از هم دور شدن سالی یه بار همدیگرو میدیدن..

همش با خاطرات قدیمی و خاطرات همون سالی یه بار زندگی میکنه و تو خیالاتش داره باهاش حرف میزنه

این چه دردیه که حد و مرزی نداره!

سن و سال نمیشناسه!

خیلی خوب میفهمم... ولی قدر پدرت رو بدون ... وای به زمانی که در خونه پدر و مادر بسته بشه...

فقط از خدا می‌خوام به پدرم عمر طولانی ببخشه... ازت خواهش میکنم برای پدرم دعا کن خدا سایش رو بالا سرمون نگه داره که تنها کسم در این دنیاست

مادر یک فرشته آسمانی و نازنین دختری که هدیه خداست برای آرامش قلب سوخته ام
فقط از خدا می‌خوام به پدرم عمر طولانی ببخشه... ازت خواهش میکنم برای پدرم دعا کن خدا سایش رو بالا سرم ...

اانشالله  سالیان سال زنده باشن وسایشون بالای سر شما

تا جایی که میتونی تنهاشون نزار .

کار همیشه هست ولی پدر و مادر نه ...

 

عشق یعنی زندگی با یاد تو
😭😭😭😭😭عزیز دلم. روح پدر و مادرت شاد... خدا به دلت صبر بده

قدر پدرتو بدون...

قدر داشتنشو..وقتی بعد مادر پدر هست بازم یکی هست ولی بعد رفتنش دیگه تمااااام.

خیلی خیلی ترسناک میشه وپوچ وبی معنا...

هرچقدر دنبال اون برق رضایت و دلسوزی ومحبت پاک تو چشما میگردی نیست...هرچقدر تو حرفا دنبال اون دلسوزی و محبت بی چشمداشت میگردی نیست...هرچقدر میخوای مهم باشی با هممممه بدیها وخوبی هات واسه کسی دیگه نیستی...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792