سلام بچه ها .پدرشوهر من یه آدم فوق العاده قدیمی و ذهن پوسیدست که هیچ حرفی ب غیر از حرف خودش قبول نداره.ما طبقه بالای اونا زندگی میکنیم و هفته ای حدودا ۶,۷ وعده خونه اوناییم.شوهرم فوق العاده خوبه و ما زندگی خوبی داریم ولی پدرشوهرم خیلی وقتا شوهرمو درس میده که فلان کارو نکن فلان جا نرو.شوهرم بهم اعتماد داره و از اول زندگیمون اجازه داده تنها هرجا برم و کارامو بکنم.دکتر یا خرید و ....
ولی دیشب پدرشوهرم مخ شوهرمو خورده و گفته نذار تنها بره و فلان.تو عید امسال هم گفته بود خونه فامیلای زنت نرو عیددیدنی.درحالی که شوهرم خیلی آداب دان و فامیل دوست هست و اگه بگم بریم جایی نه نمیگه.خلاصه که تا حالا هر دعوایی تو خونه شده مقصرش پدرشوهرم بوده و من ازش متنفرم.نمیدونم چیکار کنم که شوهرم حرفاشو حرف حساب نکنه.تا میخوایم چهارپنج تومن پول پس انداز کنیم .از شوهرم قرض میخواد.شوهرمم دلش براش میسوزه و میده ولی بیشعور دیگه پس نمیده.خیلی احترامشو نگه میداریم ولی دیگه داره میره رو مخم.نمیدونم چیکار کنم کمکم کنین.نگین خونتونو عوض کن چون اگه عوض هم کنیم شوهرم بازم باهاشون هفته ای دو سه روز رفت و آمد میکنه.مادرشوهرم ظاهرا خوبه و دوستم داره و منم دوسش دارم ولی امان از دست شوهرش