خب دوستان شبتون به گرمی خونتون خوب بخوابید
عزیزم خیلی سخته از یه مریض مراقبت کنی
من تو اون تایم قرص آرامبخش استفاده میکردم
چون پدر شوهرم اصن یه جا بند نبود
همش وسایل خونه رو بهم می‌ریخت
مبلا رو جا ب جا میکردفرشا رو لول میکرد
فک کن هر روز انگار خونه تکونی داشتیم
دوسال پیش فوت کرد...
ولی من یه آدم عصبی و کم طاقت شدم
ب هر حال پیش خودش نبود ...مراقبت از اون راحت نبود
چندتا فرزند معنوی دارم
اره من گاهی میبینم ی بچه کوجیک پنج ساله که ی کیسه داره سه برابر وزن هیکل خودش میوم بهش پول یا بطری ها اب باشگاه جمع میکنم براش میدم بهشون خدایی دوس داشتم جا مسیولین بودم یکاری براشون میکردم حیف کسایی که باید فکر مردم باشن نیستن کاش خدا ی کاری کنه الان که تقریبا اوضاع همه بده خود ما روزی ی وعده میخوردیم الان باور میکنی دو سه روز یک بار شاید چیزی نتونیم خورشتی درست کنیم اما میگم شکر چون انقدر بدبخت بیچاره میبینم کنار خیابون همین که سرپناه داریم اجاره نمیدیم شکر ولی کاش خدا یکاری کنه برای مردم خیلی دلم میسوزه کارتن خوابها میبینم یا کودکا کار رو چون الان حتی کسی که تا چند سال پیش ی زندگی خیلی عادی داشت تو مشقته حداقل قبلش حداقل ی عده بودن بهتر بودن کمک کنن زیر دستا الان واقعا اوضاع همه داغونه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
