میگن تاریخ عروسی عقب بندازید

عزیزم ما به حرف خانواده اش رفتیم کارهای مراسم عروسی اکی کردیم خود مادرش راضی بوده الان عمه اش، عموش اومدن اینو گفتن درصورتیک 1ماه قبلش بهشون گفتیم این تاریخه قبول کردن الان این حرفو میزنن بعد اینا تا حالا یکبار حال مارو نپرسیدن اونا میان ضرر کرد مارو بدن که عمرا اینکارو کنن 

عمرا اینکارو کنن بیان ضرر کرد بدن اینا تازه بهونه اشونه چرا عروسی میخوان بگیرین

عزیزم کسی ضرر کرد مارو کی میاد این وسط بده فامیلهای همسر من بقول خودش گدان که بیان کادو بدن من دختردایی پدرم 4ماه بعد فوت پدرش عروسی کرد کسی اصلا حرفی بهش نزد همه هم رفتن عروسی خوش گذروندن ایناهم بهونه اشونه چون میدونم اونجوری هم که بگم عزاداری تا سال نبودن پسرخاله همسرم 3ماه پیش عقد گرفت در حد عروسی همه فامیلاشون اومدن وسط رقصیدن حتی مادرشوهرم، خواهرشوهرم بعد انتظار دارن من تاریخ عقب بندازم

نمیشه یطرف قضیه من هستم ضررکرد ما نمیتونیم بدیم

آتیش نمی‌گرفت زیرمون ولی کسی قبلچهلم پدرش خانوادگی برن کنسرت، چندماه بعدش هم برن عقد پسرخاله در حد عروسی بود دیگ میخوای ما چکار کنیم 

ما زمانی ک اومدیم تو خونه خودمون او ن منو بردن مامانش، خانوادش دست خالی اومدن ی خونریزی جلو پا من نکردن همه چی میگفتن ما رسم نداریم زمانی ک اومدیم تو خونه خودمون روز اول  پذیرایی کردیم روز جهاز دیدن فامیلاش خانواده اش همینجور اومدن رفتن همسرم خرید که کرده بود صفر شده بود مادرش نگفت پول احتیاج داری کمکت کنم داری دختر مردم میبری تو خونه خودت هیچی نگفت بعد اومد تا ظرف پر کرد شیرینی برد خونه که برا بقیه بچه هاش ک نیومده بودن نگفت شام دارید مامانم با این حال چقد چی داد بهمون رفت برامون از بیرون شام گرفت بهمون داد اصلا به همسرم زنگ نمیزنن حالشو بپرسن همینایی ک میگن تاریخ بنداز عقب

دقیقا سروکله زدن با آدم بیشعور همینه منم به همسرم همینو گفتم میخوان بیان میخوان نیان برام مهم نیست عروسی برگزار میکنم با این حال نمیشه عقب انداخت همش

آره مرسی عزیزم از جوابگوییتون

این حرفها از طرف داداش همسرم هست اون فک کنم همه رو پر کرده چون به خواسته اش رسیده ما رفتیم سرخونه زندگیمون داره هرکاری میکنه این عروسی برگزار نشه بگن فعلا بندازن عقب کلا میخوان یکاری کنن ما عروسی نگیریم