پریروز یه بحثی داشتم که شدید بود و اعصابمو بهم ریخت ازون شرایط فرار کردم اومدم خونه خیلی احساس خستگی میکردم ولی خوابم نبرد. یکسره به اون دعوا رو تو ذهنم فکر میکردم و گریه میکردم بشدت تهوع داشتم تا دوروز خوابم نبرد همون شب نصفه شب یه حالی شدم دست چپم درد گرف نفسم بالا نمی اومد تهوع داشتم گردنم خشک شده بود انگار جونم میخاست در بیاد هیچی صبحش تا الان دست چپم از پشت شونه تا نوک انگشتام درد میکنه و دستم شل شده . این ینی حمله قلبی شدم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم پهرسال ی بار وسط خیابون اینجوری شدم حس کردم دارم میمیرم چن روز قبلش سینه چپم درد میکرد و بهو وسط خیابون نفس تنگی سرفه و تپش قلب شدید داشتم و سرگیجه امونم برید تو خیابون افتادم اکو دادم سالم بود...امسالم چن روز پشتم درد میکرد شدید زد قفسه سینمم درد کرد تپش ثلبم داشتم و دارم و دو روز هم تنگی تفس شدم و سرفه ولی اکو مجدد ندادم هنوز
رنج آنقدر طولانی شد که اطرافیانش به آن عادت کردندو فراموش کردند که او " سخت در عذاب است " 💔 🌸🙏 لطفا برای برگشتن سلامتیم دعا کنید🙏🌸 ❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️
ب نوار قلب اکتفا نکن حتما فردا یه اکو بده وضعیت قلبت چک کن
رنج آنقدر طولانی شد که اطرافیانش به آن عادت کردندو فراموش کردند که او " سخت در عذاب است " 💔 🌸🙏 لطفا برای برگشتن سلامتیم دعا کنید🙏🌸 ❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️