بابام یازده ماهه فوت کرده
دارو ندارش ی ماشین پراید بود
چندبار به مامانم گفت این ماشین مال یدونه دخترم
حالا امروز مامانم زنگ زد به مامان بزرگم حرف فروش و تعویض ماشین افتاد مامانم گفت باید برم ماشین به اسم دختره بکنم و...... مامان بزرگم که میشه مامان مامانم
گفت نهههه به اسم دختره نکنیا فردا شوهر میکنه میره
ماشینم میبره یا به اسم خودت بکن یا به اسم پسرا
حداقل خیالت راحت دست پسراس
از اون طرف مامانم واسه خودش ی تیکه طلا خرید
گفت این دفعه گوشواره منو عوض میکنه از شیش سالگی همین گوشوارهای بچگیمو که الان ۲۰سالمه گوشمه
مامانم بزرگم میگه نه نمیخواد فردا شوهر میکنه واسش میخرن تو برای خودت بخر
اما موقع نگهداری مامانم بعد عمل میشه وظیفه منه
خر حمالیش مال منه میگه وظیفشه دخترت زیاد که نمیکنه من مامانمو رو تخم چشمم نگه میدارم ولی زور داره اینجوری کنن