بیاد پدرم اُسوه ی تلاش،سادگی،مهربانی
تقدیم به پدرم که همیشه سطر برجسته ی زندگی ام بوده و دستور زبان دلم را نگاشت
درکوچه های کودکی ام پرسه میزنم
درجستجوی تو...
تورانمی یابم و خاطرت در شعر احساسم می پیچد.
ومن شاعر می شوم ،شاعری دلتنگ
که مدام تو را می سراید..
تو پاره ای از روحت را به من بخشیدی
و تکه ای از وجودم را باخود به خاک بردی
من اکنون گذشته ی توام
و تو همیشه احساس منی...
پدرم ،جان پناهم
وقتی دلم برایت تنگ می شود آنقدر،مظلوم وبی صدا اشک میریزم که دلم برای خودم می سوزد
پدرم ،میدانی چندماهی که نیستی و داغت بردلم نشست ،تسلای غمت ،غربت و زخم و بی همدلی بود.....
پدرم، نفسم میگیرد درهوایی که نفس هایت نیست....
پدرم درنبودت ،بار اندوه برسرم هورا می کشد
پدرم ،بگو بگو بی تو با غم دنیا چه کنم....
نه ،شاعر شعرت را اصلاح کن
ازدل نرود هرآنکه از دیده برفت.......
روح همه ی پدران آسمانی شاد ...🖤
خدا همه ی پدران زمینی رو در صحت و سلامت برای خانواده هاشون حفظ کنه ....