ما خونه خواهرم نشستیم،خواهرم اینا سازمانی نشستن،ازما اجاره نمی گیرن،مادرشوهرم اینا اوایل می گفتم خوبه ازتون اجاره نمی گیرن دستشون درد نکنه،اما الان هر دفه میان یه ایرادی می زارن،خونه مکن شهرکیه بهم وصله دوطرف خونه حیاط داره قشنگه،میگه خونه به هم وصله بدرد نمیخوره،میگه سرویس بهداشتی داخل خونه بدرد نمی خوره خونه نجس میشه در صورتی که میان اینجا همش از سرویس بالا استفاده میکنن وپایین نمیرن،آخه پایین هم سرویس داریم،یدفه میگه دیوار رطوبت زده اهههه،یدفه میگه سقفاتون چقدر صدامیده، چون خونه ها بهم وصله صدا میاد درآ باز بسته میشه،دیگه اووووونگم،انگار خونه روخریدیم،جدیدا فکر میکنم از رو حسادت اینطوری میگن،آخه خونه مادر شوهر وبرادرشوهر سرويس ها حیاطه،خونشون هم قدیمی تره،خونه ما سرويس تر وقشنگ تره،حتی وسیله خونه میخرم یا لباس ،مادرشوهر به پدر شوهر میگه برامنم بخر عین بچه ها،یا بمن میگه منم ازین خیلی لازم دارم باید بخرم
فقط از حسادته.خصوصا اینکه خونه برای خواهرتون هست بیشتر میخواد ایراد بگیره
دقیقا از حسادته.یه گوش در یه گوش دروازه.مهم نیست چی میگن
میشه واسم گزارش بزنید کاربریم حذف بشه
میخاد بگه فک نکن خواهرت کاری کرده برات این ب درد نمیخوره
بی توجهی ب حرفاش بهترین گزینس
یعنی خونه شما به خونه همسایه راه داره .نفهمیدم🤔
اگه خودش خونه داشت بهمون مجانی نمی داد،یدفه بهمون ۵ تومن داد،گفت ماهی ۱۰۰ بهم بدین آخه میگفت اگه بانک میزاشتم ۱۰۰ سود می گرفتم بعد هر وقت تونستین کل پولم بدین،هم سود میخواست هم پولش،ولی ما هیچکدوم نتونستیم بدیم واون همش بمن میگه،به برادرشوهر هم داده بود،همیشه میگه اون نداده به گوش ماهم میزنه،چقدر آخه گوشم دروازه کنم گشاد شده
خوش بحالت.من سه تا برادر دارم و سه تا عروس خیلی سخته. خودمم یه خواهر شوهر دارم ولی کلا آدم سخت گیری نیستم توی ارتباط با خانواده شوهر برای همین رابطه مون خوبه.با همه اخلاق و حرفی می‌سازم.حوصله اعصاب خوردی و دعوا ندارم.
