یه روز سرزده برو کارگاهش.
مثلا غذا درست کن ببر
قصه مو اخرای صفحه ۱۱ به بعد این تاپیک تو چند تا پست گذاشتم.
فقط میتونم بگم همه اعتماد و آرزوهام به باد رفت.دیگه اون آدم سابق نشدم،الانم یه جورایی طلاق عاطفی گرفتم پسرم ۱۷ ساله،دخترم ۵ ساله...همه آرزوهای من زنگ تفریح دو تا آدم بیخبر از خدا شد...
استارتر میتونی برادرت یا دوستی کسی که خیلی بهش اعتماد داری و دهنش قرصه ازش بخای چند روز پیگیر باشه...فقط اینو میدونم دوای خیانت رفتنه چون دیگه هیچ اعتمادی در بین نیست...آن شاالله که همسرت مشکلی نداره...
بله حساس شدی
همسر من توکارگاهش بهم خیانت کزد.اونجا ازاد بود با هر کسی چت کنه و خونه نمیومد. حواست باشه اسی
(از هرررر چی مذکره هَوَله متنفررررررم) خدایا به زمین گرم بزنش من دلم خنک بشه.بگید آمین🙏🙏🙏
بد به دلت راه نده عزیزم وقتی میگی گوشیش مشکوک نیست یعنی هیچی نیست،به حرف خانومای اینجا هم زیاد توجه نکن بشین زندگیتو بکن راستی شوهرت چندسالشه؟ وقتی میره سرکار یعنی ادکلن میزنه؟
خودت بهتراز همه شوهرت رومیشناسی.رفتارش توخونه عوض شده یانه.درکل احتمالش که راست بگه بیشتره چون بخوادبیاد خونه تا بیاد لباس عوض کنه غذابخوره وبرگرده طول میکشه استراحتم نمیکنه اما کارگاه باشه غذا میخوره یه چرت میخوابه.اگه دنبال دود نباشه خطری نیست چون متاسفانه توکارگاه و اینجور جاها احتمال دود بیشتره تا خیانت کردن
برادر یا یه آشنای مرد سراغ داری؟ اونو بفرستی به یه بهانه کارگاه شوهرت که خودتم نری.
اصلا خودتو درگیر نکن اگه شوهرت به خودش میرسه تو هم به خودت برس بهش بی اعتنا شو مثله قبل محبت نکن ببین چیکار میکنه غر نزن نگو مشکوکی فلان ببین میترسه از دستت بده من چن وقت به شوهرم شک کردم تو گوشیشم هیچی نیست یه شب که گوشیشو گذاشت پایین من نصف شب بیدار شدم اومدم سالن گریه کردم چون حس کردم چیزی هست یکهو از خواب پرید رفت سمت در مثلا سراغ گوشیش دید رو مبلم نفس راحت کشید ازاونشب عادی شد
