منم مثله تو هستم از وقتی ۱۷سالم شد مامان من و مامان پسر همسایمون برام بریدن و دوختن از پسره حالم بهم میخوره حتی بخاطرش مامانم منو تهدید کرده منم نمیدونم چیکار کنم خسته شدم ولی کم نمیارم پسره عوضی رفته برام حلقه خریده که پرتش کردم بیرون مامانم رفته به کله فامیل گفته که نامزد دارم که منم مجبور بشم بخاطر ابرو قبول کنم اما من هیچوقت قبول نمیکنم حتی اگه بمیرم چون خودم یکی دیگرو دوست دارم عاشقانه همو دوست داریم دلم نمیاد راجب مشکلاتم بهش بگم نمیخام منو کوچیک ببینه امیدوارم جفتمون حالمون خوب بشه ابجی واقعا درکت میکنم چون دقیقا مشکلت مشابه منه🙂♥️
بازم تو همسایتونه رفت امد فامیلی ندارین منه بدبخت که راه به راه یا زنگ یا پیام وقتی قیافه خوشگلشو نمیبینم با زنگ و پیام عذابم میده 😞
کوتاه نیا
من الان۱۹ سالمه
حالم خیلی بد شده بود شاغل شدم الان یکم بهترم هیچوقت اذیتایه مامانمو فراموش نمیکنم بهم تهمت زد الکی رفت به داداشام و پدرم گفت که من دختره خرابیم تا اوناهم راضی بشن و بگن تا بدتر نشده بدیمش به همین پسره و بره هزار بار به پسره پیام دادم دس از سرم بردار نمیخامت ولی کو گوش شنوا دیگه الان چند ماهیه باشگا حرفه ای بدنسازی کار میکنم خودمو سرگرم باشگاه و کار و عشقم کردم تا بهم بتونم تحمل کنم این وعضو خیلی دلم میخاد با عشقم در میون بزارم مشکلمو اما دلم نمیخاد وقتی بهم رسیدیم تو زندگی سرکوفتشو بهم بزنه💔🙂
چرا باورم نمیشه سال 1401 هنوز این حرفا هست
من جای تو بودم هرجا مامانم میگفت دخترم نامزده زنگ میزدم میگفتم همه چیو دیگه در قید آبرو و این حرفا نبودم
تا دیپلم بیشتر نخوندم خیلی دلم میخاس ادامه بدم اما مامانم گفت باهاش عقد کن تا بزارم درستو ادامه بدی منم قبول نکردم گفت خرج دانشگاه نمیدم منم شاغل شدم الانم میخاستم بهمن ما برم دانشگاه رشته روانشناسی بدون کنکور ولی هدفم شده بدنسازی و ساختن اندام عضله ای بخاطر همین اکثره هزینه هام خرج باشگاه و برنامه حرفه ایو مکملایه گرون میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
