سلام عزیزم خوبی؟
داشتم یکی از تاپیک هارو می‌خوندم که انشای شما رو دیدم و حقیقتا انشاتون عالی بود.
میشه اگه حوصله دارید یه انشا با موضوع قلب آدمی برام بنویسید؟🌸
البته اگه نمیتونید مشکلی نداره نمی‌خوام به زحمت بیفتید🌹
اسی اون تاپیک ماجرای سمیه ک قفل شده بگو از کجا فهمیدید اتاق برق نداشت ولی لامپاش روشن میشد بعضی وقتا ؟شاید برق داشت حالا اون هیچ این روح بود ک روح چرا باید بخوابه؟ اونم با لامپ خاموش ؟ کدوم دانشگاه بود برم ببینم طبقه چندم بود؟اتاق ۶۷؟
سلام عزیزم من تا سطح متوسطی انگلیسی رفتم ولی پراکنده بوده و ادامه ندادم الان میخوام تموم کنم مدرکش بگیرم به نظرتون چیکار کنم ؟ دوره فشرده آنلاین خوب کجا برگزار میشه ؟ و اینکه معلم خصوصی بگیرم تا یه سطح خوبی فشرده بهم یاد بده بعد برم آموزشگاه بهتر نیست ؟
اینایی که میان میگن توی مهمونی ها باد در کردن🤣🤣
دیگه آلوچه نمیخورم
اون از اقدس الویه که منی که عاشق الویه بودم چند ماهه نخوردم اینم از آلوچه
خانوما شما هم به حال من دچار شدید یا هم آلوچه میخورید هم الویه؟؟؟
سلام اسی
نمیدونید چقدررر با تاپیک (داستان معمولی )تون گریع کردم خیلی
نمیدونم وقتی جدایی بین دو عاشق یا دوکسی که خیلی همو دوست دارن میبینم ناخودآگاه اشکم در میاد مگه چی میشد تقدیر جوری بود اونا پیش هم میموندن .
وفک میکنم هیچی عشق حقیقی نمیشه خدا یه عشق حقیقی نصیب هممون کنه وثابت بمونه تا اخر عمر 🤲🏻❤️
ببخشید که ناراحتتون کردم از اون ماجراها خیلی گذشته.
من به قسمت اعتقادی ندارم. اون منو دوست نداشت اگرم داشت اینقدر دنیامون متفاوت بود که همو درک نمیکردیم. البته منم بچه تر و بیعرضه تر از اون بودم که بتونم اوضاع رو درست کنم. الان که سالها گذشته هرچند هنوز یه جایی تهه قلبم یه دردی هست ولی میگم بهتر که نشد
انشالله یه عشق واقعی با یه آدم واقع شایسته نصیبت بشه
اون مجموعه خوابگاهی خیلی سال پیش کاملا تخریب شده. ساختمون متروکه و خالی بود ولی لامپ اون طبقه اتصالی داشت گاهی روشن و خاموش میشد. شایدم کسی میرفت اونجا نمیدونم. این داستانا رو بچه‌ها تعریف میکردن. ده یازده سال پیش اینستا و... نبود سرگرممون کنه دور هم قصه میگفتیم.
