بچه ها ما نشون هستیم و منتظر بودیم اوضاع بهتر شه عقد کنیم امروز صبح تصویری زنگش زدم دیدم داره با مادرش صبحانه میخوره
بعد مادرش گفت اون سری میخواستیم سرتون بزنیم منم گفتم بله نشده نامزدم گفت آره خودش نخواست ما بیایم
بعد به نامزدم گفتم یه دقیقه بیا تو تصویر گفت تو تصویرم میخوای گوهمو بخوری
منم گفتم خدافظ و قطع کردم
خیلی دلم شکست 😐😐😐😐😐