2777
2789

چند وقت پیش تایپیک زدم برای جشن تکلیف که میخوام هدیه ببرم..ولی پیشنهاد ها جوری نبود که بخوام بهشون عمل کنم😁

مطمئنم نصف جماعتِ مهمون ها قرآن و جانماز و ساق و روسری و تسبیح میارن...

یکی گفت ماگ،منم دیدم احتمال اینکه دیگران بیارن هست و جدای از اون دوتا برادر کوچیک تر داره که احتمالا عمر ماگ زیاد طولانی نخواهد ماند.😆

ماژیک و مداد رنگی و کلا این طور چیز ها زیاد داره...اهل عروسک بازی نیست...

کتاب هم...فکر نکنم زیاد براش خاص باشه🤔

میخوام یه چیزی بهش هدیه بدم که هم حسابی ذوق کنه و هم یه یادگاری طولانی براش بمونه...

چی بخرم؟؟؟


اندکی صبر سحر نزدیک است...🌄

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همه رو گفتی نه که 

لباس ببر

کیف

صندل رو فرش

آقا منو نترکونید دیگه سیم کارت نداریم توخونه میشه لطفا واسم صلوات بفرسین 🏡خونه داربشم  بسم الله الرحمن الرحیم اَلحَمدُللهِ الّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب اَلحَمدُلله الّذی جَعَلَنی مِن اُمَّهِ محمد صَلی الله عَلَیه وَ آله اَلحَمدلله ِ الّذی جعلً رِزقی فی یَدِه وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدی النّاس اَلحَمدللهِ الّذی سَتَرَ عُیوبی وَ عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ. کاربری دست دو نفره😎هر دو نفرشم خودمم😝 ❤️ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم❤️
ازینا که باز میکنی آهنگ میخونه مجسمه توش میچرخه،اسمشو یادم نیست لباس،گوی برفی،اسکیت،کیسه بوکس،پک لا ...

آره دختره...آهنگ چیه ناسلامتی جشن تکلیفه ها😳😂


اندکی صبر سحر نزدیک است...🌄

جعبه موزیکال میشه بخری

گوی

چیزایی مثل کش و تل و ..... با طرح های فانتزی و قشنگ

دفترچه خاطرات

مثلا چون دانش آموز میتونی براش ساعت رو میزی بگیری بزاره رو میز تحریرش

یا ساعت مچی بگیری براش

منم هدیه دادن رو خیلی دوس دارم ولی موقع خریدنش مغزم قفل میکنه😐🤌😂

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز