2777
2789

خوب بود پوست شیر نگاه کردم برای خونم لوستر گرفتم اومدم با شوهرم خوراکی خوردم قیافه نکبت مادرشم ندیدم

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خوب بود پوست شیر نگاه کردم برای خونم لوستر گرفتم اومدم با شوهرم خوراکی خوردم قیافه نکبت مادرشم ندیدم

قسمت اخرش مهمه که به خیر گذشته 😁😁

هر کسی خواست براش چله میگیرم قران میخونم ،سوره حشر، زیارت عاشورا ،زیارت ال یاسین ،نادعلی ...

بد نبود مثلا مهمون بودیم ولی خرج اصلی رو مادادیم شوهرمم که همیشه توقع داره مثل کوزت واسه خونوادش کار کنم 

نمانده در دلم دگر توان دوری چه سود از این سکوت و آه از این صبوری توای طلوع آرزوی خفته بر باد  بخوان مرا توای امید رفته از یاد.گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود گاهی نگفته و نطلبیده قرعه به نام تو میشود.....☁️

رفتیم خونه مادرشوهرم شام خوردیم قبل اینکه بریم خونه مادربزرگ،مادر شوهرم یه شال آورد داد بهم هر چی گفتم نمیخواد و دستت دردنکنه با زور شاله رو داد گفتش شب یلدا همه برا دخترشون کادو میخر اینم من برات خریدم😍😍(خودش دختر نداره)بعدش رفتیم خونه مادر بزرگ انقد خندیدیمممم به جوکای عموم😂😂

دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...                  

تنهاتر از یلداهای سالهای گذشته

چون شوهرم رفته ماموریت و من و دخترم تنهاتر بودیم

با خانواده هامون کلا رابطه نداریم

فقط دعا کردم مامانم و مادرشوهرم ک باعث تنهاییمون هستن ب بدترین شکل و زودتر بمیرن


دعوا اگه شوهرم نمیومد خونه داشت به من و دخترم خوش میگذشت که اطیغه اومد من هیچی زهر مار بچم کرد بعدم خبر مرگش خوابید.

خواهر قشنگم پروینم کجایی مگه نگفتی تنهام نمیزاری پروانه سوخت بی پروینش بیا ناز خواهر بیا کاسه بشقاب آوردم خاله بازی کنیم بیا جر زنی نمیکنم بیا پروینم تمام کاسه ها بشقاب ها مال تو بیا با گچ لی لی کشیدم تو کوچه بیا لی لی بازی کنیم بیا موهات و ببافم آخ جان پروانه موهات ریخت جان پروانه خمیده شدی 😭😭عشقم قورمه سبزی پخته بودم برات بمیرم بمیرم بمیرم لبت بسته شد نتونستی سیر بری پیش خدا 😭خواهر عشق پروین کجایی 😭😭😭😭😭

قسمت اخرش مهمه که به خیر گذشته 😁😁

من باهاشون قطع رابطه هستم به شوهرم زنگ زده بود بیاین اینجا شوهرمم گفته بود خانومم نمیاد خونه خودمونیم

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز