بهش گفته بودم از اینکارت خیلی ناراحت میشم. اما باز انجام داد.
میدونین بحث سر این بود که کادو براش یه گلدون سانسوریا گرفته بودم چون دوست داشت، چندروز پیش با اینکه گفته بودم آب نده بهش، داده بود و یه برگش پوسید. صبح گفتم راستی اینو نباید آب میدادیا، اینجوری شد، گفت بابا مرده بهت انداخته :/ (حالا ماری با این حرفش ندارم)، گفتم یعنی چی، باید ببرم درستش کنن، گفت نمیخواد و فلان، باز میخوای دوباره پول خرج کنی. گفتم خب حیفه زشت شده، گفت نه خوبه.
منم ناراحت شدم بهش کممحلی کردم، اومد پیشم بگه چی شده، گفتم فکر نکن متوجه نشدم کادوم برات بیارزش بود، بعدم معذرت خواهی کرد ولی من هنوز تو دلم مونده بود از حرفش. چند دیقه بعدشم میخواست بره سرکار، ولی باز محلش نذاشتم.
یههو کفش پوشید و درو بست. منم رفتم گفتم چرا اینجوری میکنی، گفت تو بیمحلی میکنی و اینحرفا...
خانوما توی کامنت میگم که چه راهنماییای میخوام🥲 واقعا اگه میشه نظراتتونو بهم بگین