دوستم سه روزه عشقش فوت کرده از حال بدش نگم برات
از صبح تا شب گریه میکنه و بدترینش اینه خونه و مغازه پسره روبه رو خونمونه و من و دوستمم تو یه اپارتمانیم همش بنراشو حجلشو خونشون و نگاه میکنه قصه میخوره
خودم آنقدر گریه کردم کور شدم
دوستم سه روزه حتی یه لقمه هم نخورده
مامانش میشینه گریه میکنه