بچه ها من خیلی احمقم همش سر اینکه جاریم مدام خونه مادرشوهر خواهر شوهرم پلاسه اذیت میشم چون شخصیتم جوریه ک نمیتونم خیلی با ادما قاطی شم مثلاهفته یبار میرم خونه مادر شوهر یا مثلا از قدیم میگن رفت و آمد وقتی خواهر شوهرم نمیاد خونه ما منم نمیرم اماجاریم مدام میره جتی خواهر شوهرمم نمیره خونش بازم میره البته نا گفته نمونه خونه خواهر شوهرم نمیرفت از موقعی ک شوهر من ب مشگل خورد با خواهرش هرشب با شوهرش میره ک مثلا جای مارو پر کنه یا خودش و عزیز کنه چون قبلا خواهر شوهرم خیلی مارو دوس داشت این حرص میخورد، بنظرتون منم تلاش کنم مث اون باشم یا رفتار خودم بهتره اون داره عن بازی درمیاره و همش پلاسه؟ فک میکنم شایدبخاطر همین رفت و امداشه داره عزیز تر میشه یا خواهر شوهرم چون با ما ب مشگل خورده عمدا اینو حلوا حلوا میکنه من خودم و دستپاچه کنم پاچه خواری کنم؟یه اخلاقیم ک جاری داره از هیجی بدش نمیاد آشکار بهش بدی میکنن تیکه میندازن اما انکار ن انگار باز میره میاد اما من بهم بر میخوره ،درمونده شدم توروخدا کمک کنین بگین چیگار کنم
🤨🤨🤨🤨🤨
درضمن جاریم برا شهر ما نیست میگه اگ با انتقالی موافقت بشه میرم شهر خودمون دعا دعا میکنم بره
ن بخدا من این اخلاق تورو داشتم فقط باشوهرم ارزش خودمونو اوردیم پایین همینجوری باش
دوری ودوستی بهتره
من جاریم از همون روز ک مادرشوهرم پاگشام کرد
با من قهره تا به امروز
هنوز هیچ دانشمندی دلیل قهر بودنو‌کشف نکرده
ولش کن اون رو به اندازه برو و بیا اون شخصیت نداره که بی احترامی میکنند باز میره
کار خاصی نمیخاد بکنی برات مهم نباشه اونم خیلی پوسن کلفته که هرچی میگن ناراحت نمیشه
چیکار داری بدبختو
سرت تو زندگی خودت باشه و خودت باش لازم نیس برای بهتر دیده شدن ادا در بیاری خودتم داری میگی مدلش اینه پس بیخیالش شو و زندگیتو کن زیادی درگیر کاراش کردی خودتو
عزبزم شما با فاصله گرفتن حالت بهتره جاری تون با صمیمیت
روحش بزرگه که بدی میبینه بازم میره
اخلاق ایشون به شما چه ربطی داره
درگیر رابطه‌اونا نکن زندگی خودت مهمتره
