لطفا اول متنمو بخونید و اگه تونستید راهنماییم کنید❤️✨️
میدونم زیاده ولی جون میدونم حوصله موندن ندارید همشو یجا نوشتم❤️🌙
قضیه از این قراره که مامانبزرگ من داره به ارزوی چندین و چند سالش میرسه و برای دومین بار میره کربلا(قبلا دو بار حج و یکبار کربلا رفتن)😑
ایندفعه ولی مریض شده احتیاج داره به مراقبت خودش تنهایی نمیتونه بره تو حرم و زیارت و اینچیزا
بابابزرگم هست زبر و زرنگه ماشالله ولی یکیو هم میخوان ببرن ک تو بخش خانما و وقتایی ک بابابزرگم نیست مراقبش باشه
به خالم و مامانم گفتن قبول نکردن چون شرایطشو ندارن بقیه بچهاشم قبول نمیکنن ب منم رو انداختن (اینم بگم من هنوز ب سن قانونی نرسیدم ولی مامانم راضیه خودش اصرار داره ک برو)هزینه هامم بابابزرگم میده
و راستش خودشون منو بزرگ کردن حقشون به گردنمه
دلیل دو دلیلمم اینه ک واقعیتش احساس خاصی ندارم مثل خیلیا ک با ذوق شوق میرن حرم امام حسین چون چند ماه پیشا رفتم حرم حضرت معصومه و ازش خواستم کمکم کنه برای مشکلاتم ولی داغونتر از قبل شدم میگم اینهمه راهو بگم امام حسینم ک به حرفم گوش نمیده پس چرا برم🙃
از طرفیم میترسم واقعیتش ک یوقت مرزا رو نبندن یا تو هتل بمب نزارن😁😂
و خلاصه دودلم با این شرایط شما جای من بودید چ تصمیمی میگرفتید