چرا رابطه ها اینجوری شدن؟من نمیدونم بخندم نخندم سنگین باشم نباشم سیاست بخرج بدم اصن چ غلطی کنم. والا یبار سر یه موضوعی من مقصرم قبولم دارم عذر خاهیمم میکنم. یبار که نه ده بار دیگش واقن بیگناهم و حرصم میگیره از بدرفتاری ک باهام میشع و تو دلم میگم خوب کردم فلان روز حالشو گرفتم والا دیگه .
همسرم یک روز درمیون سرکاره امشب ک اومده خونه من هی باهاش حرف زدم شوخی کردم کنارش نشستمو اینا، منو هربار یا مسخره کرده یا هل دادع ک برو اونور. دیدم حوصله نداره گوشیم برداشتم اومدم اتاق بخابم، شرو کرده ب فش دادن ک چرا نمیای اینجا بشینی تو مغزت مریضه روانی احمقی زر میزنی تو فلان فلان شده ای بخدا انقد فش خوردم ک حد نداره اصلا دلیلشم مسخرس.میگم بیاک اونجا تو پذیراییکنارت وقتی میگی برو اونور گفتم خب بیام بخابم،میگه میگی چیکار کنم پاتو لیس بزنم؟، بابا بخدا من اصلا کاری ندارممممم با این بشر چرا اینجوری مودی رفتار میکنه اصلا جملهاشم بهم ربط ندارههه؟ چیکارش کنم؟