خونوادم ب من و شوهرم بی احترامی میکنن

من حرفات با بقیه خوندم فهمیدم زن بابا ناراحتت میکنه و باباتم ک بویی از حس پدری نبرده.

اصل نامردی بابات میکنه ک رفتاراش طوری بوده ک زنش اینجوری شده.

راهش اینه ک ب خودت بقبولونی اون مادرت نیست ک ازش رفتار مادرانه بخوای.شما ارتباطت باهاش قطع کن

یه مدت اصلا تماس نگیر.گلایه ای کرد بگو تا من زنگ نزنم تو نمیزنی.محبت باید ۲طرفه باشه.نه ک باهاش سره جنگ پیش بگیری.معمولی باش.

ارتباطت با برادرت بهتر کن.تو این دنیا تنها کسی ک هم خون توئه برادرته‌.خون مادر تو رگای شماست و محبت ویژه ای باید بین شما باشه.

سیاست داشته باش.احترام پدر داشته باش و هرروز تماس بگیر بهش محبت کن بگیرش تو مشتت‌.

شوهرتم خیلی عالیه.اجازه نده زن بابا بدگوییش کنه.چندبار جلوش دربیا رو نده بهش.

از شوهرت همش تعریف کن پیش خانوادت.

محبتی ک انتظار داری از شوهرت بگیر

منم تو بچگی پدرم از دست دادم و واقعا محبت پدرانه از همسرم دریافت کردم.عشق و محبت همسر خیلی مرهم درده برای آدم.بیشتر ب شوهرت عشق بده و عشق بگیر.

ترساتم کنار بذار چه شب چه روز برو و بیا.

مگه شب لولو میخوره؟تو دیگه ازدواج کردی و باید تکیه گاه باشی.

باید اعتماد ب نفست بالا ببری.

با دوستات بیشتر معاشرت کن.یا خانواده شوهرت اگه خوبن معاشرت کم بیشتر.برو سره کار یا کلاسی چیزی سرگرم شی ک کمتر نیاز داشته باشی بری ریخت زن بابا تحمل کنی

عزیزم شما ازدواج کردی .پس طبیعتا کسی هست که نازتو بکشه .زندگیتو بچسپ .فقط از خدا بخواه که بقیه برادر خواهرات تو اون خونه بشون بد نگدره چون مث شما فعلا جایی دارن و کسی و ندارن که اگه ا خونه  پدر دلشون شکست به اغوشش پناه ببرن ....

اگه شوهرت باهات خوبه واوکی خوشبخترینی  احترام بابا را نکه دار ونامادری احترام گذاشت نزاشت شما خوب باش 

داداش بزرگت چند سالشه؟ میتونی رو ایشون حساب کنی ببره و بیاره شما رو ؟

خدا را شکر تنها کسی که تو زندگی برای آدم میمونه شریک زندگیشه که چه خوب وچه بد تا پایان زندگی با هم هستن  پس چه خوبه برای هم باشن نه علیه هم

تو زندگی ات اجازه دخالت به هیچ کسی نده تا زندگی ت آسیب نبینه

این خودش سمه برای زندگیت عاقل باش و عاقلانه رفتار کن موفق باشی

سنگین باش کمتر در دسترس باش سعی کن پدرتو سمت خودت بکشی سعی کن با خواهر برادرت خوب باشی و نامادریت نتونه مقابله کنه باهات