سلام.قضیه از این قرارها که همسرم ،شیفت بود و من و بچه ها خانه خواهرم رفتیم شب بمونیم.صبح همسرم اومده بود و دیده بود در،قفلش شکسته و در کابینتها باز و کمد دیواری ها همه به هم ریخته و لباس ها ریخته شده روی زمین.دزد اومده بوده ولی از اون جایی که من،طلا ندارم و بدلیجات دارم ،آقا دزده فکر کرده اونا طلا هستند بر داشته و رفته و جای پولها رو پیدا نکرده در صورتی که واقعا جلوی چشم بود