از یه طرف شوهرم که با کارا و رفتارش زندگی رو برام جهنم کرده و نه هوامو داره و نه احترام میذاره و محبت هم صفر...
از یه طرفم بابام که با اخلاق گندش همه رو از خودش رونده و تا میرم خوشون که لااقل ذره ای از بی اهمیتی ها و بی محبتی های شوهرم، با بودن کنار مامانم جبران شه ، با حرفای دل شکننده و تحقیر ها و بددهنی هاش به دلم زهر میکنه...
خیلی خستم.هیچکسی رو ندارم که مرحم دلم باشه...
هیچ پشتوانه ای ندارم..😭😭😭😭😭