عزیزم خدا حفظش کنه ، خب بیا خودت اینارو میگی ، بازم شک داری به عظمت خدا ، من پسرم تو شکمم خییلی کم تکون میخورد ، خودمم میگفتم حتما مریضه ، باورت نمیشه میرفتم سونو یا اکو قلب ، یا گریه میکردم خدا شاهده انقدررر تکون میخورد اصلا دلم نمیومد اسم سقطو بیارم
ما ک فعلا داریم باهاش راه میاییم فقط
از وقتیم لز شیر گرفتم بدتر شده
امشب سر اینکه همسرم گفت نکن یک اشکای میریخت
همشم میومد جام میگفت دیدی
یعنی دیدی دعوام کرد
منم این وسط مونده بودم چیکار کنم پشتیشو میکردم حرمت باباش میرفت
جیزیم‌نمیگفتم بدتر عصبی میشد و داد میزد دیدی
اخر با جارو دستی حواسشو پرت کردم
واقعا همینه ، من که روانی بودم بخدا ، دور از جون شما فرض کن ممکنه هر لحظه تو شکمت بمیره ، اینم میگم فقط گریه میکردم انقدرر تکون میخورد فکر کنم بگه من زندم ، الان سر هر چی انقدررر گریه میکنه بخدا روانی میشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
