سلام هرکاری میکنم دلم صاف شه یا کاراشونو فراموش کنم نمیتونم ، خیلی فرق گذاشتن بین منو جاری هام و حتی نوه هاش، و خیلی کارای دیگه که هروقت یادم میاید اتیش میگیرم و الان بحای رسیدم که نمیتونم براش هدیه بخرم یا محبت کنم ،ماهی یبار میرم خونش ،فقط اینو بگم که برای جاریهام سرویس گرفت اما برای من نه و همین طور عروسی و خیلی چیزای دیگه بخدا بحث اینا نیست بحث احترامو اهمیت دادنه ، وخیلی چیزای دیگه
خب کاریش نداشته باش ، دوری و دوستی
آب ونونت ک ازونا نیس ، ماهی ی بار برو بسه
شبیه منی ☹
عین من ...
من همیشه میگم اینجور حرفها رو تو دلتون نگه ندارید
برید بگید به طرف
من به خانواده همسرم حرفمو میزنم همیشه
اونام میدونن من زبون دارم بنابراین همش درحال رعایت کردن احوالات من هستن که یه وقت ازم حرف نشنون
جاریم برعکس ساکته با اون هررفتاری دلشون میخواد میکنن
مظلوم و ساکت نباش عزیزم
عین منی برا همین عید تا عید میرم یه ساعت می‌شینم میام اصلا رفت آمد ندارم باهاشون
هر چی محبت کنی بهشون بیشتر ضربه میخوری. اصلا محبت نکن.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
