بابام خیلی بهم نزدیک میشه شاید از روی دوست داشتن باشه ولی من حس خوبی ندارم یکسره میاد بوسم میکنه من دیگه راحت نیستم ناخودآگاه کناره گیری میکنم ولی همش با مامانم صحبت میکنن درباره من غیبت میکنن و نمیدونن که من میشنوم امشب بابام میگفت به یه جایی میرسونمش بعدش بهش کاری ندارم:) من خیلی معذب میشم با رفتاراش حتی به مامانم گفتم غیر مستقیم بهش بگه ولی بابام قبول نکرد و گفت من اینجوری نیستم! وقتی غیبت میکنن و من میام بینشون قبلش دربارهام یجوری حرف میزنن انگار بدترین آدم دنیام ولی وقتی میرم پیششون باهام خوبن😑 میشه راهنمایی کنید؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
مال من برعکس بود گوش وامیستادم تازه میفهمیدم چقدر ازم راضین و دوسم دارن میرفتم پیششون بحث عوض میشد مثلا میگفتن خجالت نمیکشی اینهمه تو اتاقی مردم بچه دارن ماهم داریم😂
بخاطر اسمم منو ریپلای نکن من اصلا جاری ندارم...هر اسمی زدم برای کاربریم قبول نکرد از
به زنش میگفت اول صبر میکنم دخترم بزرگ شه موفقیت هاشو ببینم خیالم راحت شد که بزرگ شده بعد.
خدا نکنه عزیزم .
بنظرم مستقیم بشین باهاشون بدون دعوا و داد و بیداد منطقی صحبت کن .
حقیقت تلخ بهتر از دروغ شیرینه
تو دو تن هستی! یکی بیدار در ظلمت و دیگری خفته در نور☯️ هرگز اجازه نده تنهاییت استاندارد هات رو پایین بیاره🪄 انسانی که با یک کتاب، شعر، متن، آهنگ یا حتی یک فنجان چای و قهوه حالش خوب میشود؛ هیچکس در برابر او پیروز نمیشود، حتی زندگی در مقابل او زانو میزند❤️ محکوم به امید محو راهی، میری تا پای حرفت باشی؛ من هنوز زندم شده باشه تنها من هنوزم این بازی به من میاد هنوز زندم به امید فردا🌊
اینجور ک توگفتی حس میکنم ب سرپرستی گرفتنت ن کدوم پدری میگ ب جایی میرسونمش بهش کاری ندا ...
اره منظورش این بود به یه موقعیتی برسه موفق بشه کمکش میکنم و دوسش دارم ولی وقتی موفق شد دیگه کاری بهش ندارم و ازش کناره گیری میکنم صدبارم بهشون گفتم من برای شما زندگی نمیکنم من وقتی درس میخونم میشم بهترین بچه روی زمین ولی وقتی خبری از درسام ندارن …