منم یه روز دوستام همه موهاشونو خرگوشی بسته بودن با اون کش ها که میوه های کوچولو روش بود خیلی خفن بودن اومده بودن تو کوچه
مننداشتم ازونا
بعد گریه کردم مامانم با بند برام موهامو خرگوشی بست رفتم تو کوچه پیششون که خرگوشی هامو نشون بدم مسخرم کردن و بهم خندیدن.منم برگشتم خونه.
بااینکه چن سال بعدش دوستای صمیمی شدیم و تاالانم هستیم ولی هیچوقت تحقیر اون موقه یادم نمیره😓