سلام بچهها ۱۱سال پیش ازدواج کردمو ثمرش شدبه پسر که الان ۹سالشه وقتی یک سالش بود ازشوهرم جداشدم الان دوساله دوباره بایه آدم خوب ازدواج کردمو یه دختر ۷ماهه دارم.الان که شوهرم مشکلی نداره با دیدن پسرم اما وقتی میبینمش خیلی عذاب وجدان دارم وخیلی بهم میریزم باورکنین مادربدی نبودم اما واقعا ناچارشدم.بعدشم اونا بهم ندادن حضانتشو. الان خیلی بهم احتیاج داره ولی من نیستم پیشش.توروخدا یه راهنمایی بکنین چجوری میتونم باهاش رفتارکنم که منو ببخشه.هرچند میدونم که هرکارکنم جبران عذابایی که کشیده نیست..
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منم با همین مسئله درگیرم زندگیم جهنم هست میخوام برم فقط واسه آینده بچم و بعدا دچار مشکلات زیاد میشه و در مورد من چی فکر میکنه موندم میترسم برم بعدن مثل شما بشم 😢😢
دیگه اتفاقیه که افتاده....شما هم میگی مقصر نبودی و واقعا هیچ کدوم ار ما نمیتونیم قضاوت کنیم شمارو..حتما شرایط بدی داشتی....خودتو سرزنش نکن ....خودتو ببخش.....به پسرت فقط عشق بده....هر چندساعت که پیششی