سلام خانم ها ما الان دوساله که رفتیم یه شهر دیگه برای زندگی و تا دوسال دیگه هم قراره بمونیم. حدود یک ماه پیش شوهرم گفت که پدرش بهش تماس گرفته که برادر شوهر مجردم بره خونه ما واسه استراحت چون جو خونه پدرشوهرم برای استراحت مناسب نیست!!!! من اونروز فکر کردم برای چند روز میگه و با اینکه قلبا اصلا راضی به اون کار نبودم ولی قبول کردم. الان یک ماه میگذره و ظاهرا برادر شوهر من تو خونه ما جا خوش کرده و هر روز بعد دانشگاه میره خونه ما و کلا اونجا میمونه. من خیییییلی ناراحتم. به حدی که میخوام این هفتل برگردم شهر خودمون و برم قفل در عوض کنم و کلا پاشو از اونجا ببرم. چون روم نمیشه مستقیم بگم کا نره خونمون. حالا به نظرتون قفلهارو عوض کنم زشت نیست؟ اگر راهکار بهتری سراغ دارید خواهشا بگید. و بگید که اصلا من حق دارم ناراحت باشم یانه؟ برادر شوهرم ۲۰ سالشه
بنداز گردن شوهرت ،خودش بگه درست نیست ،والاقفل عوض کردن و این که بگی مستقیم نیا جفت ش یکیه،و چون اونا ...
والا منم واقعا روم نشد بگم نه چون پدر شوهرم بعد این همه سال این درخواست رو داشت زشت میشد ولی واقعا خیلی درخواست بی منطق و زشتیه. در واقع ورود به حریم خصوصیه ما میشه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
فکرکنم دفعه اول درست نیست اگررفتین شهرتون،دوباره برادرشوهرتون رفت خونه تون دفعه بعدی که میرین خونت ...
آخه وسایلم داخل خونه هست و سالی چند بار با شوهرم و بچه ها میایم خونه مثلا یک ماه میمونیم. الانم مهر برگشتیم ولی من مجبورم الان خودم تنهایی برگردم این قضیه رو حل کنم چون خیلی رو مخمه. البته به شوهرم نمیگم به خاطر این میرم دانشگاهمو بهانه میکنم