2777
2789

سلام خانم ها ما الان دوساله که رفتیم یه شهر دیگه برای زندگی و تا دوسال دیگه هم قراره بمونیم. حدود یک ماه پیش شوهرم گفت که پدرش بهش تماس گرفته که برادر شوهر مجردم بره خونه ما واسه استراحت چون جو خونه پدرشوهرم برای استراحت مناسب نیست!!!! من اونروز فکر کردم برای چند روز میگه و با اینکه قلبا اصلا راضی به اون کار نبودم ولی قبول کردم. الان یک ماه میگذره و ظاهرا برادر شوهر من تو خونه ما جا خوش کرده و هر روز بعد دانشگاه میره خونه ما و کلا اونجا میمونه. من خیییییلی ناراحتم. به حدی که میخوام این هفتل برگردم شهر خودمون و برم قفل در عوض کنم و کلا پاشو از اونجا ببرم. چون روم نمیشه مستقیم بگم کا نره خونمون. حالا به نظرتون قفلهارو عوض کنم زشت نیست؟ اگر راهکار بهتری سراغ دارید خواهشا بگید. و بگید که اصلا من حق دارم ناراحت باشم یانه؟ برادر شوهرم ۲۰ سالشه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

فهم وشعور که نباشه میشه این

کسی که بهشت رابرزمین نیافته است،آن را درآسمان نیزنخواهدیافت،خانه ی خدا نزدیک ماست وتنهااثاث آن،عشق است بسترعشق به خدا خدمت به مخلوقش هست.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792