رفتیم سینما هر کدوممون دو تا بچه داریم با بچه ها رفتیم.از سر رفت دوستم گفت میخوای بیایم دنبال تو هم من گفتم نه من با شوهرم میام از سر برگشت با شما میام خلاصه بگم دوستم خودش ماشین داشت و عروسشون و ۴ بچه رو سوار کرده بود وسط فیلم به دوستم گفتم فک نکنم جا بشیم زنگ میزنم شوهرم بیاد هی میگفت نه بیا فوقش یکم معذب میشی عقب میشینی صد بار این جمله عقب میشینی رو تکرار کرد منم قبول نکردم زنگ زدم شوهرم فقط بگید هی تکرار میکرد عقب میشینی خیلی ناراحتم کرد که عروسمون باید جلو بشینه .
من خودم عقل دارم بحث نشستن میشد نمیزاشتم عروسشون عقب بشینه یا باید به خود منو عروسشون محول میکرد این تعارفا رو نکنه مث بچه ها هی گوشزد کنه در ضمن من یه بچمو برده بودم فقط
به نظر من منظورش به تاکید کردن اینکه شما حتما عقب بشینی نبوده چون اون پیش فرض ذهنیش این بوده که زنداداشش جلو میشینه میخواسته تاکید کنه بالاخره اون پشت مشتا برا تو یه جایی پیدا میشه برسونتت عزیزم خیلی سخت نگیر من خیلی به این مسائل دقت نمیکنم و حقیقتش برام مهم نیست همین که محبت داشته تعارف زده شما رو برسونه نشون میده آدم خوبیه