دخترپ ۱۴ پسرم ۴ الان باردارم
خونه فقط یکیشه.پشیمون نیستم ابدا.جونم ب جونشونه ولی یکسره دعواشونه موهای همدیگرو میکشن میخوا بخوابیم ایندوتا وایمیسته بازی نمیخوابن.اولی با وسیله های ریز بازی میکنه یا اسباب بازی هاشو خرد میکنه ریز میشه بعد دومین ک کوچولوعه میره همرو میخوره.اولیم وقتی دومی خوابه از حرص من بلند بلند شعر میخونه.کلا مشکل اعصاب پیدا کردم و یکم از عصبانیت دستم رو بچه اولیم هرز شده☹🤕
نه باهم خوبن اولی چهارسالشه دومی شش ماهشه الان ک چاردست و پا میره بهتر باهم بازی میکنن بزرگه خیلییی کمکم میکنه سرگرم میکنه کوچیکه رو اما ریخت و پاش زیاد میشه شبا خواب ندارم کلا در حال بدو بدوام تو روز البته من اصلا کمکی ندارم بچه اولم اما خوشحاله همش میگه من خیلی تنها بودم الان یه خواهر دارم
مرسی... اره بچه خیلی دوست دارم... البته سختی هم زیاد کشیدم... چه شب هایی که فقط یکساعت خوابیدم... یا اینکه بچه ها هر دوبا هم مریض شدن پنج کیلو وزن کم کردم تا خوب شدن... اما الان از اب وگل در اومدن کلی شیرین زبونی وشیطنت میکنن خستگی هایی که داشتم از تنم در میره...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
