پس بگید برای خودخواهی خودتون زندگی اونو نابود میکنید
بچه شما حتی مدرسه هم نرفته و وضعیت شما اینه بره مدرسه دیگه هیچی احتمالا باید مشقاشو توی دفتر بنویسه بعد دفترو پاک کنه از اول یا اینکه بترسه ازینکه پدرش امشب نکشتش
شما برای اینکه از بچه ات دور نشی حاضری زندگیشو نابود کنی میگی مشکلات شوهرت مربوط به خانواده اش هست اونوقت خودت این خانواده سمی رو برای بچه ات درست کردی
فکر کردی وقتی اون قراره باهات دعوا کنه و تو بشینی گریه کنی به بچه ات بگی اشکال نداره من هستم اون خوشحاله؟ خوشحاله که تو زندگیش رو داغون کردی ولی پیششی؟ بعدم کدوم دوری؟ شما حضانتشو به عهده بگیر
اگه نمیتونی اون بچه خودش بزرگتر که شد میگه میخواد با مادرش باشه شما هم برو سرکار خرجیشو بده
نه اینکه گند بزنی به زندگیش چون فقط دلت میخواد پیش بچه ات باشی
واقعا متاسفم