من امشب بعد مدتها دلم میخاست یه سری سوره قران بخونم و نماز بخونم بعدش باید میخابیدم به خونوادمم گفتم صدام نکنید کار دارم داشتم با خدا حرف میزدم که یهو یه اتفاقی پیش اورد که همهه منو صدام کنن از اتاق دربیام😔نتونم دعامو کامل کنم خدا نمیخاد باهام ارتباط داشته باشه 😔یه امیدم خدا بود اونم رفت
چند سالته ؟؟ مث بچه ها حرف میزنیی
چه ربطی داشت درهرحالتی میشه باخدا حرف زدم
وا چ ربطی داشت
خدا خیلی وقت خواب عزیزم
چه ربطی داره
😐
گلم إن شاء اللّٰه حالت خوب میشه
ولی مگه میشه خدا دوست نداشته باشه آفریده اش به سمتش بره ؟؟
یه مادر یا پدر آیا میتونن دوریه فرزندشون رو تحمل کنن ؟؟
قطعاً نمیتونن
عشق خدا نسبت به آفریده هاش از هر عشقی بالاتره
مطمئن باش هر چیزی اتفاق می‌افته خیر و صلاحه
توکلت به خدا باشه و هیچ وقت از خدا دور نشو 🥺دلتنگی سخته 🥺
اگه ارتباط با خدا را فقط ازطریق قران خوندن میبینی حرف دیگه ای ندارم😑
استغفرالله این چ حرفیه دختر خدا همیشه واس حرف زدن باهاش برات وقت داره اون تنها کسیه ک تو هر شرایطی کنارته صدات و میشنوه و جوابت و میده باهاش حرف بزن من خودم میخوام با خدا حرف بزنم مینویسم و اون برگه رو میزارم بین قران ته دلم روشنه ک خدا صدام و میشنوه با تمام گناه کار بودنم با ناشکر بودنم با رو سیاهی از بابت اینکه فقط وقت نیازم باهاش حرف میزنم اما میدونم ک جوابم و میده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
