دلم خیلی شکسته

بخدابریدم . مامانم  از نامزدم دیگه خوشش نمیاد حتی جرات ندارم جلوش اسمش رو ببرم .  هی لجبازی می‌کنه باهام . هشت ماهه باهم درست حرف نزدیم .چون من با نامزدم آشتی کردم. مامانم باهام بدشد . وقتی مادرش حالش بد بود نمیزاشت برم ‌‌‌‌‌همشدعوا . نامزدم هم که از خونه ما خبر. نداره فک میکرد من بی هویتی میکنم بهش اونم باهام بد شد  . الان بعد مدتها خانودش زنگ زدن که بیان .مامانم گفت بگو نیستیم جایی میریم . قرار بود بریم جایی ‌‌ولی وقتی ابجیم اصرار کرد که بزار بیان  گفت. حوصلشونو ندارم .نمیتونم تحملشون کنم . به خودشون هیچی نمیگه اخم و تخمش رو برای من می‌کنه . اون نامزدم احمقم هم درکم نمیکنه. فک می‌کنه من خودم نمیخوام  هی بهونه میارم . دعوا و لجبازی می‌کنه بامن  

نامزد من خسیس نیست ولی خودش خیلی مشکل داره به من نمیتونه برسه . از طرفی  همه وقتی نامزد میکنن دلشون خوشه جیباشون در پول همش به تفریح و گردش ولی من هیچی .     

وقتی نامزدم ایران اومده بود بخاطر حال بد مادرش من سرم شلوغ بود کار داشتم. مامانم نمیبرد منو پیششون از طرفی انقد خودم با نامزدم مشکل. داشتم که مجبور بودم سکوت کنم آخرش نه مامانم راضیه ازم نه نامزدم درک می‌کنه میگه خودت نخواستی برام وقت بزاری  .  اونم برام وقت نمیزارن. اینور مامانم اعصابمو خورد می‌کنه از اون طرفم نامزدم  . خستم کردن

به مامانم گفتم بهشون بگو دیگه دختر نمیدم بیاید وسیله هاتونو ببرید. .خستم کردین  منم خودمو میکشم که تو راحت باشی از دستم .  دیگه تحمل ندارم نمیدونم اوضاع رو چجوری درست کنم به هر کسی میگم تنها راهی که نشون میدن اینه که از نامزدت جدا شو .  با خانوادم چیکار کنم با دلم با این م که خراب شد با  ارزوها بی که خراب شد با این دل و اعصاب داغون چیکار کنم . با حرف و طعنه ها چیکار کنم . مامانم اول از همه بهم طعنه میزند .

این همه سال دختر خوب و حرف گوش کن بودم براشون از علایق خودم دست کشیدم. بخاطر مامانم کار کردم  تا راضی باشه حتی یقرون هم از دست مردم نخواستم آخرش میگه تو بخاطر من هیچگاه. نکر ی . مامانم میگه وقتی پسره اذیتت کرد وقتی  بی احترامی کرد توهین کرد بهت. تو هم باید میگفتی اصلا نمیخوام بیا طلاق بده . میخواستم بگم ولی نمیدونم چی مانع میشد . دلم برای خودم تو اون لحظه های بد می‌سوخت  .  من نمیتونم  زندگیمو خراب کنم. دلم نمیاد حتی بارها خواسته میشم میگم بسه همه چیزو تموم کنم ولی نمیتونم . میگم خودموبکشم ولی  از فکرش رو. در میام  نمیتونم  واقعا 

دست مزد 

یعنی چی