ماشین خریدیم بعد چند سال زندگی مشترک
مادرشوهر و خواهرشوهرم شکلات و بیسکوییت دست پسرم دادن گفتن ببر بالا( از اون شکلات کیلویی تو پلاستیک فریزراندازه نمیدونم 100 گرم بود 200 گرم بود )
😕😕😕
منم چای گذاشتم نشستم بیسکوییت چای خوردم
حال داد
ولی چقد بیشعور و بی فرهنگ که خونم نیومدن
حداقل میموندن من میرفتم پایین میدادن
حداقل بعد که دیدن یه تبریک میگفتن
نگفتن فدا سرم
برگشته خواهرشوهر میگه به من
هههههههه تازه شدید چند سال پیشه ما
خب مثلا الان من چه رفتاری داشته باشم
بعد خواهرشوهرم چند سال پیش ماشین گرفته بودن من شیرینی گرفتم بردم خونش