امروز خونه مامانم بودیم داداشم طبقه بالا میشینن مثل اینکه بعد شام مهمون داشتن دوست خونوادگیشون بود یهو وقت شام صدای دعواشون اومد بچه داداشم اومد پایین ترسیده بود من و مامانم جلو در بودیم یهو دیذم میوه داره از پله ها میریزه پایین(خرمالو وانار وموز)بود من هنگ کردم بعد زن داداشم اومد رو پله جیغ وداد کرد داداشم میگفت خفه شو ابروم وبردی زن داداشم اومد پایین گریه میکرد گفتیم چی شده الان مهمونتون میاد زشته گفت زنگ زدیم نیان من همش پس انداز میکنم قدر زحمت اون و میدونم جای تشکر باهام دعوا میکنه خلاصه نگو داداشم میوه خریده زنش گفته چرا یه جور نخریدی زنشم قسم میخوره شده میوه هارو پرت میکنه اما نمیاره سر لجبازی میوه رو میندازه راه پله بدتر دعواشون میشه،،،زن داداشم نمیدونم چرا تو خوراک خیلی خسیسه هر روز لباس ووسایل خونه میخره اما واسه خوردن وحشتناک،،اون روز پسزش میگفت عمه واسم حلیم بپز به مامانم میگم میگع مرغ گرونه،،،داداشمم خوش خوراک اصلا نمیسازن مامانم میگع اینا فقط همه دعواهاشون سر خوردن بچه ها فرق ندارع واسه خونوادع خودشم میان خونش اصلا خوب پذیرایی نمیکنه
اره دیگه،🤣🤣ولی خرمالو به فنا رفت این وسط مامانم میگفت من کار ندارم فردا خودت راه پله رو تمیز میکنی ...
میگم ملوسک این همونی نیست که تولد پسرش دعوتتون کرد بعد گفت نه نیایین دوستام دعوت کردم اخرش چیشد😂😂😂 کلا زن داداشت فک کنم مشکل داره
حب♥ الحسین ♥حب لاینتهی مثل حب الله سبحانه و تعالی♥ اللهم صلی علی محمد و محمد و عجل فرجهم ♥ دوستان نی نی سایتی خواهش میکنم هرگز با توهین یا مسخره جواب ندهید به همدیگر احترام بگذرید 15 سالگی نی نی سایتی بودم و خواننده خاموش بودم♥
عزیزم کارتون درست نبود که خوردید هرجوری بود باید برمیگردوندید
ااتفاقا کار درستی کردن خیلی درست
حب♥ الحسین ♥حب لاینتهی مثل حب الله سبحانه و تعالی♥ اللهم صلی علی محمد و محمد و عجل فرجهم ♥ دوستان نی نی سایتی خواهش میکنم هرگز با توهین یا مسخره جواب ندهید به همدیگر احترام بگذرید 15 سالگی نی نی سایتی بودم و خواننده خاموش بودم♥