خانوما یه لحظه بیاید

ممنون که اومدی .راستش  تاپیک آخری که گذاشتم رابطه منو نامزدم  خیلی سرد شده  هرکار میکنم اون دوست‌داشتنی اول دیگه پیش نیومده . البته اون  میگه باشه  ممکنه مشکل لینتر نت بوده  . خلاصه باهم آشتی کردیم ولی سردیم ‌‌.  ولی الان این مشکل من نیست 

چند روز پیشت برای یه مشکلی پیش ماما رفتم معذرت می‌خوام دخترانگیمو دید گفت اصلا ندارم . من از خودم مطمینم ولی اون دکتر اصرار داشت که نه من چیزی نمی‌بینم . با یه روحیه خراب چند روزی رد کردم چون من و نامزدم کاری نکرده بودیم واین خیلی برای من بد بود هیچکس باورم نمی‌کرد. وحشتناک بود تصور اتفاقاتی بعدش ‌‌دیروز به مامانم گفتم رفتیم پیش یه دکتر خیلی خوب تا دید گفت بشدت دکتر بی سوادی بوده . شما سالمید و برام توضیح داد چرا اون فکر رو دکتر مرد وبرگه سلامت داد و گفت امکان زیاد هست که شب زفاف خونریزی نداشته باشی . گفت به نامزدت بگو و عکس گواهی سلامت رو بفرست .  اگه قبول نکرد جدا شود یا بگو ببره تورو. پزشکی قانونی . الان مامانم میگه نمیخواد اون برگه رو ببینه باور که نمیکنه بدتر یچیزیم میگه بهت . چیکار کنم بهش بگن دکتر رفت و برگه سلامت گرفتم چون خونریزی شاید نداشته باشم ؟  

اخه نامزدم ایران نیست . ومعلوم نیست کی بیاد . الان دیگه دستم پره که نمیتونه بهم حرفی بزنه ولی میگم اگه بگم و یجور دیگه برداشت کنه چی . یا اگه نگم و شب عروسی مشکل پیش بیاد و مثه این دکتر اولی متوجه نشه چیکار کنم

دکتر گفت عکس گواهی سلامت رو بفرست بگو بهش تکلیفت رو معلوم کن ‌‌مامانم میگه نمیخواد چیزی بگی بهش . مامانم ملا دیگه راضی نیست باهاش ادامه بدم  

نه نامزدم کاملا فرهنگشون حفظ کرده و خیلی  سخت گیره و حساسه .  من نمیدونم بگم بهش یانه .ونمیدونم چجوری بگم که  باعث سربلندی و باشه نه اینکه حرف بشنوم

بنظرتو الان راجبش با نامزدم حرف بزنم . مامانم میگه نگو اون باور نمیکنه فکر می‌کنه حتما چیزی بوده که درست کرده یا هزارتا فکر بدتر ‌.خودم هم از واکنش میترسم .ولی دکترم گفت. اگه دیدی چیزی گفت بگو همین فردا پاشو بیا پزشک قانونی بریم . پارس طلاق بخواه . اینجوری هم میفهمم که چقد اونم راغب به زندگی با کنه هم تکلیف خودم رو می‌دونم . بنظرتو من تو این شرایط چیکار کنم 

مادخترا خیلی بدبختیم . سراین قضیه از دختر بودنم خیلی ناراحت و ناامید شدم . احساس بدی دارم ....