شوهرم نمیاد خونه بابام

ببین سعی کن رو خودت کار کنی و طلبکارانه پیش نری و همسرتو کنار خودت ببینی 

اتفاقا اگر خانواده همسرت خوبن الکی اینجور واکنش نشون نده که از چشم شوهرت بیفتی 

و اتفاقا مثل شوهرت احترام خانواده شو نگه دار 

ببین چقدر اخلاق بابات بده که همه ناراحت میشن ازش پس سعی کن اخلاقت مثل اون نباشه و رفتار بد نکن بعد بگو خوب منم مثل بابامم نه عزیزم خودت انتخاب میکنی چطوری باشی با تمرکز و کنترل رو رفتارت (البته اگر عصبانیت به جا و تو موقعیت خاص و به دفعات کم باشه طبیعیه ولی نه بیش از حد و بدخلقی کردن )

وای شوهرت خیلی راحت برات می‌تونه بهترین مرد دنیا بشه 

چقدر بی سیاستی تو 

رفتارات خیلی اشتباهه که ازت دفاع کرده و باهات خوبه پشتته اما تو همش دعوا راه میندازی شک ندارم اونم که گفته حقته باهات هرجور باشن تو دعوا گفته چون حرصش گرفته هرچی ازت دفاع میکنه تو نمی‌فهمی و آرامششو بهم می زنی 

ببین من خیلی سعی میکنم خونه آروم باشه مثلا اگه ازمادرش ناراحتم بهش میگم با لحن آروم ببین اینجوری 

امروز مامانتو دیدم سر کوچه دوستمم همراهم بود سلام کردم جواب نداد اخم کرد بهمون و رفت ...وآبرومو جلو دوستم برد مگه چه بدی در حقش کردم ...اون در جواب خیلی آروم و خجالت زده گفت دوستت‌چیزی نگفت؟

حالا فک کن اگه با دعوا بهش میگفتم درجواب می‌گفت لیاقت نداشتی که حواب سلامتو بده 

لطفا رفتارتو درست کنه هرچند از خانوادت عصبی بودن رو یاد گرفتی اما تلاش کن

قربونت برم سنی نداری اخه 

هرموقع خواستی بهم پیام بده تا کمکت کنم 

من ۲۶سالمه و ۵ساله ازدواج کردم 

سعی کن از تجربه دیگران استفاده کنی و فقط و فقط و فقط عشق بده به همسرت و آرامش

درگیر خانواده ها هم نشو

فقط مهربونی کن بعد که بفهمه تو دختر خوبی هستی خودش کم کم جذبت میشه و اصلا دخالت های مامانش هم تاثیری نمیزاره روی رابطتون فقط محبت کن بهش 

برو خونه عشق ‌‌و حال کنید اصلا لج نکن باهاش...

انقدر بهش عشق بده تا نتونه ازت دست بکشه 

باسیاست کاری کن کمتر بره خونه مادرش  

پیام دادم بزن روش