2777
2789

زندگیتو با تکرار این تلخی ها نگذرون افسرده میشه ادم برا ههمون پیش اومده از یه حرف های ناراحت شدیم دلمون شکسته ولی زندگیه دیگه گل بلبل که نیست فقط یاد خودت ننداز که سخت تر میگذره

هشدار..که آرامش ما را نخراشی.           

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

زیااااده

20 اسفند1400. 8 صبح روز جمعه ای که از شبش از استرس خابم نمیبرد گوشیم زنگ خورد که ای کاش نمی‌خورد ای کاش اون جمعه رو نمیدیدم صدای پشت گوشی که با گریه گفت بیا که بابا حالش خیلی بده. لباس مشکی پوشیدم و رفتم و پارچه سیاه روی در دیدم و پدری که دیگه نبود.اون جمعه من مردم. از اون روز هر جمعه می میرم. خدایا متنفرم از تمام جمعه هات. خدایا از چیزی که می‌ترسیدم سرم اومد از من ک گذشت هیچکسو با عزیزانش امتحان نکن خدایا. خدایا میشه فقط یه روز پدرمو بهم برگردونی 😭خدایا دلم ازت پره ولی بازم شکرت. خدایا دومین نی نیمم گرفتی نمیدونم حکمتت چیه دلم شکسته ولی بازم شکرت 💔بابایی نی نی من ک خیلی دوست داشتی ببینیش اومد 💖 میدونم که از اون بالا واسش دعای خیر میکنی. دوست دارم🖤

همین؟؟ من مادرم فوت شد بود بابامم زن داشت هرچی میشد بی صاحابی صاحاب نداری. اونروز هم میگ خدا خررا شناخت شاخش نداد یعنی تو مادر نداری حقت.  من از فلان زنداییم بدم میومد توی عین اونی من خیلی برات زیادم 😂😂😂😂صدتا حرف ک خود عنشم میدون دروغ

ن بابا همیشه میگ تا چیزی نشده 

تو هم بگو دیگه فک کن من دارم عذاب کدوم کار نکردم پس نیدم کنار تو در جوابش 

البته بستگی به شوهر داره من خودم زود جواب میدم اصلا پایین نمیبرم حرف هم میشنوم هم جواب میدم 

هشدار..که آرامش ما را نخراشی.           

اینکه چندبار گفت تو جهاز نداشتی موقع ازدواج، و این رو در شرایطی میگفت که خودش نه خونه داشت نه ماشین، خونه رو پدر و مادرم دادن بشینیم، با تمام لوازمی که داخلش بود ! لوازم برای خودشون بود، نو نبود. مهریه و مراسم عروسی هم نداشتم! ولی آخرش خوب از خجالتش درومدم، وکالت بلاعزل طلاق داشتم، راحت رفتم جدا شدم، از خونم پرتش کردم بیرون.

زبان فرانسه تدریس میکنم، آنلاین https://www.instagram.com/francais_fle/

یه بار دعوامون شد در خونه مامانم نگه داشت که پیاده بشم بهم گفت هرّی 

فقط 4 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
اَللهُمَّ عجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج                                                        یه صلوات بفرست برای ظهور آقا 
تو هم بگو دیگه فک کن من دارم عذاب کدوم کار نکردم پس نیدم کنار تو در جوابش  البته بستگی به شوهر ...

ن من چیزیش نمیگم اصلا ولی درد داره بعضی حرفا انتظار نداری من اصلا جواب نمیدم بعدش خودش پشیمون میاد ولی بعدش دلم ب درد اومده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

وسایل اسنوا

nazanin8bl | 2 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز