هر دفعه میرفتم خونه پدرشوهرم..بعد غذا خواهر شوهرم سریع میرفت تو اتاقش..من تنها یه کوه ظرف میشستم..
امروز باز رفت تو اتاق..ولی من نشستم پیش شوهرم.. آشپزخونه هم پر از ظرف بود...
مادرشوهرم که دیگه موزی..رفت تو اتاق با خواهرشوهرم دعوا کرد..شنیدم اونم داد زد گفت پس عروست چیه..
خیلی بهم برخورد..موقعی که اومد بره ظرف بشوره..بهش گفتم منظورتو بگو از اینکه پس عروست چیه بعد برو..