بچه ها من 18 سالمه و یه داداش کوچولو دارم و مامانم بارداره و توی یه خانواده بزرگ شدم که نه از نظر مالی و رفاهی و نه عاطفی هیچ مشکلی نداشتم اینا رو نمیگم که از خودم تعریف کنم بچه ها من یکساله به یه پسر که یکسال از خودم بزرگتره کلی کمک کردم و از لحاظ عاطفی و مالی منظورمه و یه جورایی وابسطش شدم و بهش عادت کردم اما عشق نبوده هر بار اومدم بگم ک به درد هم نمیخوریم بهم ریخت و نتونستم ناراحتیشو ببینم و از طرفی هربار خواستگار برام میومد کلی دوباره میرفت تو فکر و از نظر مالی و فرهنگی خییییییییلی تفاوت داریم حالا اون رفته سربازی و من یه خواستگار دارم که همه جوره عالیه و منم دوسش دارم اما نگرانم اگه اون از سربازی بیاد و اینا رو ببینه بلایی سر خودش بیاره و درصورتی که خواستگار جدیدمم از تمام ماجراهاش خبر داره در واقع خودم بهش گفتم من میخوام عشقو تجربه کنم خب این حق منه اما میترسم اون بیاد و دست ب هرکاری بزنه توروخدا بگید چیکار کنم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم هر اشتباهی تو زندگی متاسفانه تاوان داره اشتباه شما این بوده بااین اقا جاست فرند بودی ولی ایشو ...
دقیقا اشتباه کردم اگه بابام ببینش که خودش حسابشو میرسه متاسفانه اونو در حد خودمون نمیبینه و اگه بفهمه کسی باعث ناراحتیم شده برای طف بد میشه و منم اینو نمیخام