بعد چند روز شوهرم باهام سر سنگینه من تو این شهر کسی رو ندارم دیروز به شوهرم گفتم منو ببره روستا پیش یکی از آشناها ی فامیلی مون ما رفتیم روستا شب شوهرم اومد دنبال مون حالا بچه هام ک از صبح گذاشته بودم واسه خودشون تو حیاط بازی کنن حسابی خودشون کثیف کرده بودن منم گفتم بزارم رفتم خونه میبرم شون حمام خلاص شوهرم اومد دنبال م بعد گفت قرار بریم خونه یکی از دوستام من تا حلا اصلا ندیده بودم جالب بود آنقدر شوهرم خوب حرف زد هرجی گفتم بچه ها اینا گفت اشکال نداره یه نیم ساعت میشینیم بلند میشیم
من هز چی شانس آوردم الان مشکل من این نیست ک خنواده دختره خوبن اینا مشکل من مامانم ک سر پیری به بابام خیانت کرده رفته این رو اعصابم ه انگار قرار همش طعنه بشنوم
من هز چی شانس آوردم الان مشکل من این نیست ک خنواده دختره خوبن اینا مشکل من مامانم ک سر پ ...
اسی جون گناه مادرتون پای شما نیست و به بقیه بگو گ..ه خوریش به شما نیومده، این جمله بی ادبانه ست میدونم ولی نباید اجازه بدی طعنه بشنوی بزن تو دهنشون، یه بارم گفتم رفتار با سیاست رو یاد بگیر، خیلی مسائل به رفتار خودتون بستگی داره