شوهر من هم یا کار داره یا وقتی میاد خیلی طول میکشه همش نق میزنه از یه جا ب بعد خودم دیگه باهاش نرفتم ...
منم دوست دارم تنها برم نمیزاره بخدا همش گریه میکنم افسرده شدم وچرا شانس ندارم زندگی من اینجوری شد بخدا تا حالا نشده توروش وایسم ولی اون از پدر گرفته تا مادر منو فروش میده
[QUOTE=255089306]ان شاء الله مشکلت حل میشه🌱 کلا تو فامیل و شهر شوهرت این رسمو دارن که زن تنها جایی نره؟ کجایی هستن؟ ...[/QUOT. خانواده خودم تهران زندگی میکنند ولی مادرشوهرم شهرستان زندگی میکنه ازاون خانواده ها هستند که به زن مثل کلفت نگاه میکنند خیلی قدیمی هستند من خیلی اشتباه کردم به حرف پدرم گوش نکردم
عجب...سعی کن بخاطر بچتم ک شده از امروز شروع کنی به تغییر خداازشون نگذره الهی
بخدا همه بهم بدی میکنند خیلی ساده هستم با دوتا بچه کوچک خودمم باردارم نه میزارم آرایش کنم نه بدون چادر چند ساله عروسی کردم حسرت یه مسافرت به دلم مونده حتی پارک
منم دوست دارم تنها برم نمیزاره بخدا همش گریه میکنم افسرده شدم وچرا شانس ندارم زندگی من اینجوری شد بخ ...
بخاطر بی زبون بودنته یه بار که ۴ تا فحش داد ۴تا بذاری روش تحویلش بدی میفهپه به پدر مادرت فش نده منم اولا مث تو بودم اما دیدم نمیشه شستم پهنش کردم فهمید باید ادم بشه الانم دعوا میکنیم یدونه میزنه ۳تا میخوره یه فش بده ۴تا میشنوه بی محلش میکنم نسبت به قبل هم دعواهامون کم تر شده هم فهمیده وابسته بهش نیستم
بخاطر بی زبون بودنته یه بار که ۴ تا فحش داد ۴تا بذاری روش تحویلش بدی میفهپه به پدر مادرت فش نده منم ...
حتی خانوادش هم فحشم میدند مادرشوهر یه ماه پیش رفتیم شهرستان یه هفته بهم غذا ندادن به خدا انگار تو زندان بودم تازه زندان یه غذایی آبی میدند اینا دست شیطان از پشت بستند