2777
2789

 یه مرد جن زده  تو روستای شوهرم  تو خونمون دیدم. 


  تو خونه تنها بودم در ورودیه حیاطم باز بود چون قرار بود برادر زاده شوهرم)دختره( بیاد پیشم    درب وردی هالو قفل کردم یهو دیدیم یکی تند تند دستگیره درو بالاو پایین میکشه اونم پشت سرهم. منم فکر کردم خواهر زاده شوهرمه داره شوخی میکنه (چون سابقه داشت)که منو بترسونه  من درو باز کردم یهو دیدم پسر همسایمونه که یمدت بود جن زده شده زل زده بود به یگوشه از داخل خونم چشماش برق عجیبی داشت گفت این کامیونه بیرون مال شماست؟! (یه کامیون بود داشت کار میکرد اونم چنتا خونه اونورتر) گفتم نه  حین حرف زدنم فقط زل زده بود به گوشه هال.


لای در وایسیده بود داشتم سکته میکردم شبم بود من تکو تنها بودم یهو خواهر زاده شوهرم اومد اونم با تعجب گفت این چی میخواست.


   من چندماه تو روستای شوهرم زندگی کردم

 ماجرای این پسره این بود .چوپان بود تو کوه و کمر بود یشب تو همون کوه تنها بوده جنزده شده بود   میگفت یکی کنارمه خبر از آینده بهش میداد جلو همه باهاش حرف میزد.. یا میگفت فلانی امروز تصادف میکنه.... واقعا درست از آب در میومد. با کلی دعا... آرومش کردن ... شانس بد منم اینطور اومد تو خونم

ولمون کن 

به این نمیگن خاطره عزیز دل 

میگن « توهم » 

تا که در گستره عالم خاک، پارسی پابرجاست، نام فردوسی هست، تا که آواز و موسیقی ایران زنده است، نام زیبای تو آراسته‌اش خواهد ساخت. تا غروب رمضان هست و امید سحر، ربنای تو و مرغ سحرت نیز به‌جاست -- به یاد خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

چه جراتی داشتی درو باز کردی. حمله میکرد چی... اون موقع نه تنها ترسناک؛ که به شدت غم انگیز میشد. احتیاط کن

در بدترین ما آنقدر خوبی و در بهترین ما آنقدر بدی هست که هیچکس نمی‌تواند از دیگری عیب‌جویی کند.
چه جراتی داشتی درو باز کردی. حمله میکرد چی... اون موقع نه تنها ترسناک؛ که به شدت غم انگیز میشد. احتی ...

 خب همین  خواهر زاده شوهرم پیشم بود گفت میرم خونمون گوشیمو بیارم میام خونشونم روبه رومون بود .رفت بخاطر این درحیاطو باز گذاشته بود منم  خدا رحم کرد درب هالو قفل کردم) عادتمه حتی اگه روز باشه تنها باشم درو قفل میکنم) شیشه هام دودی بود شب بود مشخص نبود دستگیره درو چنان تند پشت سرهم بالاو پایین میکرد که فقط کردم خواهر زاده شوهرمه داره شوخی میکنه باخنده درو باز کردم. یهو خورد تو پرم

ولمون کن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز